ملی شدن صنعت نفت عمدتا به عنوان طرح و ایده دکتر محمد مصدق ثبت شده است. یعنی اینکه او بود که این ایده را برای اولین بار مطرح کرد و به تصویب رسانید. با همه این احوال به نظر می رسد ماجرای ملی شدن صنعت نفت اولین بار از سوی شخص دیگری مطرح شده بود...
علت اساسی اختلافات نواب و آیت الله کاشانی در مورد عدم اجرای مقررات اسلامی در مملکت بود. فدائیان معتقد بودند وقتی ما قدرت را به دست گرفتیم باید بر اساس احکام اسلامی عمل کنیم. اختلاف آنها با مرحوم کاشانی ماهیتا با اختلاف آنها با دکتر مصدق فرق داشت.
امریکا از ابتدای شروع تحولات ملی شدن نفت، نگاه مثبتی به این پدیده نداشت و از شروع و سرایت دغدغه ملی شدن نفت به حوزه سنتی خود یعنی امریکای لاتین ترس و نگرانی شدیدی داشت.
نواب صفوی و دوستانش مشکل اصلی ایران را در وجود شاه می دیدند و نظر او مبارزه با دربار بود، ولی جبهه ملی، مرحوم کاشانی و دکتر مصدق و دیگران رزم آرا را مشکل اساسی می داستند
گاهی چهره مبارزاتی بخشی از افراد به یک مقطع تاریخی گره می خورد. در صورتی که آن افراد روزها و ماه ها سالهای قبل و پس از آن مقطع نیز در مبارزه بوده اند. نمونه چنین افرادی آیت الله کاشانی است که نامش با نهضت ملی شدن صنعت نفت گره خورده است، در حالی که او به طور کلی یک مبارز ضد انگلیسی بود و حتی برای مقطعی به نام مجرم عضویت در ستون پنجم آلمان!!! . . .
شاه از شخصیت های بزرگ روحانی من جمله آیت الله کاشانی به شدت می هراسید. از طرفی از نفوذ انها در میان مردم آگاه بود و می ترسید آنها مردم را بر ضد حکومت بشورانند و از طرفی دیگر نیز تلاش می کردند تا از آنها در واقع اضطراری کمک بطلبند. ماجرای ترور هژیر از جمله این موارد است . . .
پس از اختلافاتی که میان دکتر مصدق و آیت الله کاشانی افتاد، روابط این دو رهبر بزرگ نهضت ملی شدن نفت تیره شد؛ تا آنجا که در آستانه کودتا شکاف گسترده ای میان این دو نفر افتاده بود. با این حال در روزهای منتهی به کودتا، آیت الله کاشانی به نوبه خود نامه ای به دکتر مصدق نوشت و ضمن هوشیاری او نسبت به کودتا، نوشته ای را برای قضاوت آیندگان به یادگار گذاشت . ...
برخی معتقدند پذیرش ریاست مجلس اشتباهی بزرگ بود، چرا که آیت الله کاشانی از جایگاه رهبری شجاع و ضد استعمار در حد یک بوروکرات در نگاه مردم تنزل پیدا کرد....
آیت الله کاشانی در نامه خود به چند مورد مهم اشاره میکند: اول، انتقاد از مصدق به دلیل حرکتهای خودخواهانه جهت قهرمان جلوه دادن خود، دوم انحلال مجلس که در تناقض با اصول دموکراتیک بود، سوم، اخراج کردن زاهدی از مجلس و در نهایت پیش بینی کودتا که صحت آن به فاصله کوتاهی، اثبات گردید.
نمیتوان از نهضت ملی شدن صنعت نفت سخن گفت و یادی از آیتالله کاشانی نکرد. سیاستمداری که رهبری جریان مذهبی در دفاع از ملی شدن صنعت نفت را به عهده داشت و در این مسیر، از اقدامات دکتر محمد مصدق حمایت کرد
همزمان با سالروز تولد مشفق کاشانی اقدام به انتشار چهار غزل منتشر نشده از این استاد غزل کرده که در ماههای آخر حیاتش به نظم درآمده است. شاعر در یکی از این غزلیات به جایگاه سیدالشهدا(ع) در عرصه عشق اشاره کرده است.
جناب مشفق چه از نظر سخاوت مالی و بخشندگی و چه از وجه جوانمردی زبانزد بود. به نظرم کسانی که در دنیا بر مردم سخت گرفتند خداوند نیز بر آن ها سخت گرفت اما استاد هیچ گاه بر کسی سخت نگرفت و خداوند هم او را خیلی راحت از این دنیا برد. ایشان با مردم از جوانمردی رفتار کرد و خداوند نیز با بخشندگی با او رفتار کرد.
امروزه یکی از مواردی که تاریخ پژوهان بیش از همه بر روی آن تکیه می کنند، اسناد به جای مانده از دوره های مختلف تاریخی است. نامه های اداری، تصاویر، اوراق به جای مانده در آن برهه و... . آنچه پیش روی شماست اعلامیه آیت الله کاشانی علیه قوام السطنه و رد آستانه قیام 30 تیر 1131 صادر شده است.